سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صیقه - متعه - ازدواج موقت

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فلسفه ازدواج موقت

    نظر

از آنچه در بالا گفته شد فلسفه ازدواج موقت به خوبى روشن مى شود. اسلام راه حل مشکل جنسى را (مخصوصاً براى جوانان) و براى تمام کسانى که به علتى قادر به ازدواج دائم نیستند نشان داده و پیشنهاد مى کند که:
در این گونه موارد زن و مردى که به هم علاقه دارند بدون اینکه زیر بار تعهدات سنگین یک ازدواج دائم و همیشگى بروند، براى مدت محدودى عقد ازدواج موقت برقرار سازند. و آن را درست مانند یک ازدواج دائم محترم بشمرند، و زن «حریم زوجیت» را حتى پس از خاتمه آن مدت با نگهداشتن عدّه (اقلا 45 روز یا دو مرتبه قاعده شدن) کاملا رعایت نماید.
بدیهى است بار چنین ازدواجى مانند ازدواج دائم بر دوش انسان سنگینى نمى کند و طرفین مى توانند با شرایط سهل و آسانى به آن تن در دهند.
زیرا از یک طرف همسر این ازدواج «شریک همیشگى زندگى» نیست، تا زن و مرد در انتخاب آن سختگیرى زیادى به عمل آورند.
و از طرف دیگر «نفقه» به طور رسمى در این ازدواج وجود ندارد، تنها «مهریه» است که مقدار آن همان طور که اشاره شد به اختیار طرفین مى باشد.
به علاوه ازدواج موقت دردسر و کشمکشهاى طلاق را (به فرض عدم سازش) ندارد بلکه با پایان یافتن مدت، تمام مى شود، حتى مرد مى تواند باقیمانده مدت را به زن ببخشد و از حق خود صرف نظر کند و از او جدا گردد، و در صورت تمایل طرفین به آسانى (از طریق تجدید عقد براى مدت دیگرى) قابل تمدید است.
اینجاست که باید گفت:
ازدواج موقت یک حربه مؤثر براى مبارزه با فحشا و بسیارى از انواع انحراف جنسى است و مى تواند قسمت عمده مشکل جنسى جوانان را حل کند و بسیارى از مفاسد اجتماعى که از این رهگذر دامنگیر کوچک و بزرگ مى گردد ریشه کن سازد.
طرز اجراى صیغه این ازدواج مانند اجراى صیغه ازدواج دائم و همه دستورهاى اسلامى سهل و ساده است و در تمام کتابهاى «رساله هاى عملیه» نوشته شده، ولى باید توجه داشت که اجراى همین مراسم ساده درست به منزله امضایى است که پاى سند قابل ملاحظه اى مى شود، باید پس از امضا به تمام مقررات مربوط به آن وفادار بود.

یک نکته مهم دیگر
ولى در اینجا یک نکته اساسى دیگر وجود دارد که به دقت باید به آن توجه داشت و آن اینکه: این برنامه در صورتى نتیجه مطلوب و مثبت خواهد داد که به طرز صحیحى اجرا گردد و مانند ازدواج دائم نظام خاصى داشته باشد و تحت انضباط قرار گیرد.
به این معنا که در شرایط فعلى، باید مشخصات مرد و زن در دفاتر مخصوصى ثبت شود و عقدنامه ازدواج موقت (که الآن هم در دفاتر اسناد رسمى موجود است و کمتر از آن استفاده مى شود) تنظیم گردد و یا طریق اطمینان بخش دیگرى براى طرفین در نظر گرفته شود.
به این ترتیب پیش از گذشتن مدت عدّه، ازدواج دیگرى صورت نخواهد گرفت و قسمت مهمى از سوء استفاده ها از بین خواهد رفت.
باید سازمانى براى نظارت بر این موضوع تشکیل گردد، و این سازمان علاوه بر نظارت کامل بر این مسأله مهم، باید راهنمایى هاى لازم را به طرفین بنماید، و نیز به آنها بفهماند که پس از اجراى عقد ازدواج موقت، براى مدت معینى همسر یکدیگر خواهند بود و به یکدیگر تعلق خواهند داشت و باید اصول زناشویى را محترم بشمارند.
مسلماً اگر این مسأله به صورتى که در بالا گفته شد عملى گردد فحشا جز براى افراد بى بند و بار و لاابالى برچیده خواهد شد، و این عیناً مضمون حدیث جالبى است که از امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در بحث نکاح این کتاب ذکر شد.
در چنین شرایطى نه زن احساس حقارت و سرشکستگى مى کندو نه مرد خود را مالک و خریدار زن مى داند، نه از نظر اجتماع این کار وهن آمیز است و نه افراد شریف از آن اظهار تنفر خواهند نمود، بلکه مانند ازدواج دائم یک امر عادى و شایسته تلقى خواهد شد.
آیا راستى این حکم عالى «یک جور جواز شرعى آدم فروشى» است؟ چرا بدون اطلاع، بدون هیچ گونه تحقیق درباره چنین مسأله مهمى قضاوت نموده و افراد بى خبر را اغفال مى کنید؟

http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?LanguageID=1&id=5752&SubjectID=79375


مشکل جنسى جوانان

    نظر

اکنون این اصل کلى را درباره «غریزه جنسى» که به عقیده بسیارى از روانکاوان نیرومندترین غرایز انسان (یا لااقل یکى از نیرومندترین آنهاست) مورد بررسى قرار دهیم:
بارها جوانان این موضوع را (کتباً یا شفاهاً) با ما در میان گذارده اند که به عقیده آنان جوانان پاکدامن در اجتماعات کنونى در یک بن بست غیر قابل حل از نظر امور جنسى قرار دارند، و براى پیدا کردن راه حل، از ما استمداد جسته اند.
مشکل جنسى جوانان (مخصوصاً در اجتماعات کنونى) بسیار جدى و قابل مطالعه است زیرا:
از یک طرف، عدم تمکن مالى اکثریت قریب به اتّفاق جوانان و مخصوصاً نوجوانان در برابر هزینه کمرشکن زندگى، و از آن بالاتر موضوع ادامه تحصیل که غالباً تا سن 20 و 25 سالگى طول مى کشد و دوران طغیان غریزه سرکش جنسى را به طور کامل فرا مى گیرد، به آنها اجازه ازدواج و تشکیل خانواده نمى دهد.
و از طرف دیگر «پارسایى مطلق» و نادیده گرفتن این غریزه سرکش با امواج نیرومند و کوبنده اش که متأسّفانه بر اثر مناظر تحریک آمیز کنونى شدیدتر مى گردد بسیار دشوار و براى بعضى امکان پذیر نیست.
حال مى گویید چه باید کرد؟ البتّه افراد بى بندوبار با پناه بردن به مراکز فحشا به گمان خود این مشکل را حل کرده اند، ولى باید دید براى افراد پاکدامن و با ایمان چه راه حلّى وجود دارد؟
این مشکل به صورت جدى تر در مورد دانشجویانى که به خارج مى روند خودنمایى مى کند، زیرا تنهایى، دورى از بستگان، و آزادى بى قیدوبندى که در مورد معاشرت دختران و پسران در بسیارى از کشورهاى اروپایى و آمریکایى وجود دارد، با توجه به طول مدت تحصیلات عالى در خارج، این مسأله را به صورت پیچیده ترى در مى آورد.
در مورد افراد متأهل نیز مواردى پیش مى آید که به حکم ضرورتهاى زندگى مجبورند به طور مجرد به سفرهاى چندین ماهه و یا بیشتر براى تجارت، مأموریت و مطالعات مختلف بروند و ماه ها دور از زن و فرزند بسر برند.
البتّه ضرورتهاى اجتماعى منحصر به اینها نیست و در موارد دیگرى نیز این ضرورتها پیش مى آید.


راه حل این مشکل چیست؟
این یک واقعیت محسوس است که چنین ضرورتهایى همیشه در جوامع انسانى بوده، و در زمان ما تشدید شده و جوانان را دربر گرفته است.
آیا مى توان این واقعیت هاى روشن را نادیده گرفت و به دست فراموشى سپرد؟
آیا با جوابهاى بالا و جمله هاى چند پهلو مى توان چشم از روى حقایق بست؟
آنهایى که چشم و گوش بسته مى گویند «ازدواج موقت یک نوع جواز شرعى آدم فروشى است و مقام زن را پایین مى آورد» صریحاً به ما بگویند در جواب این جوانان چه باید گفت: آیا هرگز در عمر خود براى حل مشکل جنسى جوانان فکر کرده اند؟
آیا همه را مى توان به «پارسایى مطلق و چشم پوش از امور جنسى» در سنین جوانى دعوت نمود؟ البته انکار نمى کنیم ممکن است این موضوع براى عدّه اى از جوانان که بهره بیشترى از خویشتن دارى و تسلط بر نفس دارند عملى باشد، ولى آیا براى همه آنها ممکن است؟ مسلماً نه وجداناً بگویید شما که این ایراد را درباره ازدواج موقت دارید دوران جوانى خود را چگونه پشت سر گذاشته اید و اگر الان جوان و مجرد هستید چه مى کنید؟ ما نمى گوییم جواب این سؤال را براى اطلاع عموم بنویسید مى گوییم در پیشگاه وجدانتان به خودتان پاسخ دهید.
آیا با این طرز تفکر، شما راه حلى براى جوانان جز پناه بردن به مراکز فساد دارید؟ اگر دارید چرا پیشنهاد نمى کنید؟
آیا فحشا و خودفروشى ننگین زن و آن وضع رسواى محله هاى بندنام شما (مى گوییم «شما» چون ساخته افکار غلط شماست) احترام به مقام و شخصیت زن مى باشد؟
آیا ایجاد این گونه محلات (به طور آشکار یا مخفیانه) در بسیارى از شهرهاى دنیاى امروز موجب الغاى بردگى زنان و از بین بردن جواز آدم فروشى است؟
ولى فراموش نکنید تمام این مراکز فساد و ننگ که اجتماعات امروز را لجن مال کرده آثار جنایتهاى شما و امثال شماست که به جاى نشان دادن یک «راه حلّ مثبت» براى این مشکل اجتماعى، به «منفى بافى» دست زده اید!
آیا شما با مخالفت ورزیدن نسبت به ازدواج موقت (با شرایطى که اسلام گفته و سابقاً اشاره شد) نه رسم صیغه! که شما مى گویید و افراد بى بندوبار عمل مى کنند، جواز فحشا را عملا صادر نکرده اید؟!
گاهى مى گویند: ازدواج موقت باید از قانون مدنى کشور ما حذف شود; زیرا با روح «اعلامیه حقوق بشر» سازگار نیست!
ولى ما مى گوییم: این چیزى که نامش را اعلامیه حقوق بشر گذارده اید و هنوز ساده ترین مواد آن مربوط به الغاى تبعیضات نژادى در پیشرفته ترین کشورهاى به اصطلاح متمدن عملى نشده، در کجاى آن نوشته شده: «ازدواج موقت ممنوع و فحشا آزاد است»؟!
خواهش مى کنم ازاین روح اعلامیه بشر که شما پس از مرگ آن را احضار کرده اید بپرسید: مشکل جنسى جوانان را از چه راه باید حل کرد؟ آیا او هم مثل شما دست به منفى بافى مى زند؟
آیا بهتر نیست به جاى آزادى روابط نامشروع، افرادى که مى خواهند با هم تماس داشته باشند پیمان ازدواج محدود و موقتى ببندندو تمام شرایط آن را در نظر بگیرند و رعایت کنند درست مانند زن و شوهرهاى دائمى در این مدت متعلق به هم باشند و در یک محیط پاک زندگى زناشویى صحیحى کنند، و اگر فرزندى هم نصیب آنها شد متعلق به آنها باشد، کجاى این قانون عادلانه و عاقلانه، بد است؟!

 

http://persian.makarem.ir/articles/?qid=14500&gro=2733#04


نکاتی در خصوص خواندن صیغه عقد موقت

    نظر

نکاتی در خصوص خواندن صیغه عقد موقت

قوانین فروع دین ما «تعبّدی» هستند و ازدواج و قوانین آن نیز از این امر مستثناء نیستند.

با توجه به مشکلاتی که در اثر غلط خواندن صی‍غه عقد به وجود می آید (که در همین مطلب اشاره میشود) لازم دیدم که در راستای مطالب قبلی، نکاتی رو هم در این خصوص ذکر کنم تا انشاءالله کسانی که قصد انجام این کار خیر را دارند (چه برای موقت و چه برای محرمیت قبل از عقد دائم) بتوانند بدون مشکل (معنوی!)، از فواید آن استفاده کنند.

نکته بسیار مهمی که باید توجه شود اینست که با توجه به تعبدی بودن احکام دین ما، سعی کنید در این مسائل دقت کافی را اعمال کنید تا مسائلی مثل حرام ابد شدن و یا مشکل اون خانمی که در کامنتها گفته پیش نیاد. (ایشون قبل از عقد دائم، با طرف مقابلشون عقد موقت کردند و قبل از پایان عقد موقت یا بخشیدن مدت، عقد دائم خوندند که عقد دوم باطله)

برای خواندن صی‍غه عقد، وجود یکی از الفاظ « متعت » یا « زوجت » یا « انکحت » لازم است.

و برای تحقق قبول، « هر » « لفظ » ی که دلالت بر رضایت طرف کند، کافی است.

در عقد موقت، ذکر مهریه و مدت لازم است و چنانچه عمداً(حیاء/...) یا سهواً (فراموشی/غفلت/...) ذکر نشود، عقد باطل است. (*تبصره در زیر این مطلب)

لازم به ذکر است که زمان شروع محرمیت هم زمان شروع خطبه است. (هر چند تعداد اندکی از فقهاء این قول را داردند که میتوان در عقد، ابتدای محرمیت را زمانی بعد از خطبه تعیین کنند.) زمان اتمام (زمان حرام شدن طرفین به یکدیگر) هم باید دقیقا مشخص شود ، در غیر اینصورت عقد باطل است.(*تبصره در زیر این مطلب)

مثالی از طرز خواندن صحیح گفتن صی‍غه عقد موقت توسط مرد و زن:



نکته 1: همانطور که در بالا گفته شد میتوان بجای زَوَّجْتُ، از مَـتَّعْتُ استفاده کرد و مرد هم مثلا میگوید قَبِلْتُ (الْـمُـتْـعَـة)

نکته 2: اگر شرط ضمن عقدی هم دارند (مثلا محدوده روابط) میتوانند عبارت «وَ بِالشَّرْط» را اضافه کنند و در نتیجه عبارت چنین میشود: زَوَّجتُکَ نفسی فی المدةالمعلومةِ علی المهر المعلوم و بالشّرط

اگر فرد دیگری را برای خواندن آن وکیل شود (وکالت دادن لازم نیست لزوما لفظی باشد یا عربی) بسته به اینکه هر کدام یک فرد مجزا را وکیل کنند یا هر دو یک نفر را وکیل کنند یا مثلا مرد از جانب زن وکیل شود، به الفاظ مختلفی میتوان صیغه عقد را جاری کرد که به ذکر یک نمونه از دو حالت اخیر اشاره میشود:

اگر هر دو به یک فرد سوم، وکالت دهند، وکیل میگوید:



و اگر مرد از زن وکالت بگیرد که وی را به عقد خود درآورد (که برای کارای دونفری بیشتر به کار میاد!) کافی است بگوید:



یا قَبِلتُ لِنَفْسی یا قَبِلتُ لِنَفْسی هاکذا یا قَبِلتُ التَّزویجَ لِنَفْسی فِی المـُـدَةِ الـمَعلومَةِ عَلَی الْمَـهـرِ الْـمَـعْـلُـومِ

در صورتی که عقد بدلیلی مثل غلط خواندن صیغه یا عدم تعیین مهر و مدت صحیح، باطل باشد، و نزدیکی صورت گیرد، یک دردسر جدید بنام «وطئ به شبهه» بوجود می آید که بموجب آن:

الف) «مهرالمثْل» یا مهریه معادل خانم ها در عرف، « باید » به ایشان پرداخته شود.

(مثلا مهریه معمول دویست تومان باشد ولی خانمی راضی شد به ماهی صد تومان، اما بعدا معلوم شد که عقد به دلیلی باطل بوده، باید مهریه معمول، پرداخته شود.)

ب) بعد از علم به باطل بودن عقد، خانم لازم است عدّه نگه دارد! (وطئ به شبهه، عدّه دارد اما اگر زنا مرتکب شده بود عدّه نداشت.)

لذا برای محکم کاری یکی از 2 توصیه زیر را انجام دهید:



1- به یک فرد مطمئن، وکالت دهند تا برایشان بخواند.

2- علاوه بر عربی، فارسی را هم اضافه کنند چون برخی فقهاء مثل آقای بهجت، فارسی را به تنهایی کافی میدانند و اکثر ایشان فارسی را در صورتی که عربی بخوانند و درست نشود کافی می دانند.

برای مثال ؛ دختر بگوید: خودم را همسر موقت شما قرار دادم در مدت معلوم و بر مهر معلوم و بر شرط.
و پسر بگوید: قبول کردم این متعه را.

و یا پسر با گرفتن وکالت از دختر میگوید: خانم فلان را همسر موقت خود قرار دادم در مدت معلوم و بر مهر معلوم و بر شرط و قبول کردم از برای خود.

کلا کار از محکم کاری عیب نمیکند!!!

برای بخشیدن مدت نیز کافی است مرد به زن بگوید: مدت را بخشیدم یا بگوید: وَهَـبـْتـُکِ الـْـمُدََّة

آنچه در بالا گفته شد، قدر متیقن اکثریت فقهاء بود و شما میتوانید در مورد هر یک از نکات فوق مجددا از مراجع خود سوال کنید. شاید مراجع شما در یکی از این امور فتاوای ساده تری نیز داشته باشد. همچنین برای جلوگیری از اشتباه در خواندن صیغه عقد، میتوانید این دو تصویر را روی موبایل خود داشته باشید!!!: طرز خواندن صیغه عقد توسط طرفین، طرز خواند صیغه عقد توسط پسر با وکالت از دختر

ضمنا اگر ابهامی در مورد اذن پدر برای عقد موقت مانع شما بود، میتوانید به مطلب بررسی کامل مساله اذن پدر در عقد، رجوع کنید.

* بطلان متعه در صورت عدم تعیین مهر، فتوای آقایان سادات، سیستانی و خوئی بود و برخی مراجع در این صورت قائل به «تبدیل به عقد دائم شدن» که یک نمونه اش رو در کامنتها میبینید.

به این دو مطلب نیز دقت کنید:
1. دقت در مدت متعه
2. فراموشی بیان شرط ضمن عقد موقع خواند صی‍غه

 

http://manmote.com/post/34184844


معنای شرعی بکارت

    نظر

معنای شرعی بکارت

یکی از خوانندگان وبلاگ از محضر ما! سوال زیر را معروض داشته !!

فردی با نظر آیه الله صانعی باقی بر امام است
آیا می شه دختری که از راه حرام بکارتش از بین رفته رو بدون اجازه پدر صیغه کرد؟
باید نظر امام رو بگیره یا آقای صانعی؟

لطفا روی صفحه جوابشو بزارید

امری دیگه ندارید؟ خب یه ایمیلی چیزی بدید شاید من کراهت داشتم جواب این سوالو اینجا علنی بدم! لااقل بفرستم به ایمیلتون.
پاسخ 2: اولی

پاسخ 1: بنا به نظر ایشان در مساله 2377 رساله فارسی و نیز مشهور دیگر فقهاء، کسی که بکارتش از بین برود (چه با شوهر چه با حرام) نیازی به اذن پدر در این مورد ندارد.

و اما نظر چند مرجع دیگر در مورد معنای بکارت:

آیة الله سیستانی: اگر بکارت با حرام از بین برود باز هم باکره است و اذن نیاز دارد. (م70ج3منهاج)

آیة الله میرزا جواد تبریزى: مقصود از باکره زنى است که با او نزدیکى نشده است، و زنى که با او نزدیکى شده ـ حتى اگر نزدیکى از روى شبهه یا زنا بوده ـ باکره حساب نمى شود، و در صورت نزدیکى چه پرده بکارت عود کند یا نکند، باقى باشد یا باقى نباشد، زن ثیّب حساب مى شود. والله العالم.

آقای لطف الله صافى گلپایگانى: بعید نیست منظور، عدم زوال بکارت باشد. والله العالم.

آقای عبدالکریم موسوى اردبیلى: اگرچه در مواردى ممکن است باکره تمام موضوع حکم شرعى نباشد ولى منظور از باکره آن است که مدخول بها نباشد.

آقای ناصر مکارم شیرازى: بکارت در رسائل مختلف مفاهیم مختلفى دارد در آن جا که اجازه پدر لازم است منظور از باکره کسى است که ازدواج نکرده باشد ولى بکارت در عرف عام که به صورت شرط ضمنى بر دختران شرط است آن است که پرده مخصوص محفوظ باشد و نبودن آن عیب است یا به تعبیر دیگر مخالف شرط ضمنى محسوب مى شود.

آقای حسین نورى همدانى:منظور از باکره بودن این است که ازدواج نکرده باشد.

_________________
لذا بنا به نظر مراجع فوق و مشهور فقهاء، بجز آیة الله سیستانی، دخول (ولو به حرام) باعث ازاله بکارت شرعی میشود. البته نظر آقای مکارم که افتنان خودش رو داره!! نظر آقای صافی هم مبهمه چون ممکنه دخول باشد اما پرده بکارت از بین نرود لذا منظور ایشان دقیقا مشخص نیست هر چند ظاهر حرفش وجود یا عدم وجود پرده است.
2 سال قبل نگاشته شده

 


ازدواج موقت

موقت ,     نظر

منابع مقاله:
اعتقاد ما، مکارم شیرازی ، ناصر؛



ازدواج موقت امر مشروعی است که در فقه اسلامی به عنوان «متعه » معروف شده است، به این ترتیب ازدواج، دو گونه است، ازدواج دائم که وقت و زمان آن نامحدود است و ازدواج موقت که مدت آن با توافق طرفین تعیین می گردد.

این ازدواج با ازدواج دائم در بسیاری از مسائل شباهت دارد از جمله مساله مهریه، خالی بودن زن از هر گونه مانع، و احکام مربوط به فرزندانی که از این ازدواج متولد می شوند که با فرزندان ازدواج دائم هیچ تفاوتی ندارد، نگهداشتن عده بعد از جدایی، اینها همه نزد ما جزء مسلمات است، به تعبیر دیگر عقد موقت (متعه) یک نوع ازدواج است، با تمام ویژگیهایش. البته تفاوتهایی میان عقد موقت و دائم وجود دارد از جمله این که در عقد موقت نفقه زن بر شوهر واجب نیست، و دو همسر از همدیگر ارث نمی برند (ولی فرزندان آنها از پدر و مادر و یکدیگر ارث می برند) .

به هر حال ما این حکم را از قرآن مجید گرفته ایم که می فرماید: «فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضة، زنانی را که متعه می کنید، مهر آنها را باید بپردازید» . (1)

بسیاری از محدثان معروف و مفسران بزرگ، تصریح کرده اند که این آیه درباره عقد موقت است.

در تفسیر طبری روایات زیادی در ذیل این آیه نقل شده که نشان می دهد آیه فوق مربوط به ازدواج موقت است و گروه کثیری از صحابه پیامبر (ص) به آن شهادت داده اند. (2)

در تفسیر «الدر المنثور» ، و «سنن بیهقی » نیز روایات در این زمینه فراوان است. (3)

در «صحیح بخاری » و «مسند احمد» و «صحیح مسلم » و کتب فراوان دیگر نیز روایاتی که دلیل بر وجود عقد موقت در عصر پیامبر اکرم (ص) است دیده می شود، هر چند روایات مخالف آن نیز وجود دارد. (4)

جمعی از فقهای اهل سنت معتقدند که نکاح متعه در عصر پیامبر (ص) بوده سپس این حکم نسخ شده است، در حالی که جمعی می گویند این حکم تا آخر عمر پیامبر (ص) بوده و «عمر» آن را نسخ کرده است، حدیث «متعتان کانتا علی عهد رسول الله و انا محرمهما و معاقب علیهما:متعة النساء و متعة الحج، دو متعه در عصر پیامبر (ص) وجود داشت و من آنها را تحریم کردم و بر آنها مجازات می کنم!متعه زنان و متعه حج (که نوع خاصی از حج است) » گواه این معنی است. (5)

شک نیست که در این حکم اسلامی در میان روات اهل سنت مانند بسیاری از احکام دیگر اختلاف نظر است، بعضی معتقد به نسخ آن در زمان پیامبر (ص) و بعضی به نسخ آن در زمان خلیفه دوم و گروه اندکی بکلی آن را انکار می کنند، و این گونه اختلافات در مسائل فقهی وجود دارد، ولی فقهای شیعه در مشروعیت آن اتفاق نظر دارند و می گویند در عصر پیامبر (ص) نسخ نشده و بعد از رحلت آن حضرت نسخ آن غیر ممکن است.

به هر حال ما معتقدیم: ازدواج موقت اگر مورد سوء استفاده واقع نشود، پاسخگوی قسمتی از ضرورتهای اجتماعی در مورد جوانانی است که قادر به ازدواج دائم نیستند، یا مسافرانی که به خاطر کارهای تجاری و اقتصادی، یا تحصیلی یا جهات دیگر مدتی از خانواده خود دور می مانند و مواردی دیگر از این قبیل و مبارزه با ازدواج موقت راه را برای توسعه فحشا در میان این گروهها باز می کند، مخصوصا در عصر و زمان ما که سن ازدواج دائمی به علل مختلفی بالا رفته و از سوی دیگر عوامل تحریک کننده شهوات، بسیار فراوان است.اگر این راه بسته شود، راه برای فحشا به یقین گشوده خواهد شد.

بار دیگر تکرار می کنیم که ما با هر گونه سوء استفاده از این حکم اسلامی، و آن را بازیچه دست هوسبازان قرار دادن، و زنان را به آلودگی کشاندن، شدیدا مخالفیم، ولی سوء استفاده بعضی هوسبازان از قانون نباید موجب جلوگیری از اصل قانون شود، بلکه باید از سوء استفاده جلوگیری گردد.

پی نوشتها:

1- سوره نساء، آیه 24.

2- تفسیر طبری، جلد 5، صفحه 9.

3- الدر المنثور، جلد 2، صفحه 140-سنن بیهقی، جلد 7، صفحه 206.

4- مسند احمد، جلد 4، صفحه 436-صحیح بخاری، جلد 7، صفحه 16 و صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 1022 تحت عنوان «باب نکاح المتعه » آمده است.

5- این حدیث به همین عبارت یا عباراتی شبیه آن از نظر محتوا در سنن بیهقی، جلد 7، صفحه 206 و بسیاری از کتب دیگر آمده است، نویسنده الغدیر، بیست و پنج حدیث از کتب صحاح و مسندها نقل می کند که «متعه » در شرع اسلام، حلال و در عصر پیامبر (ص) و خلیفه اول و مقداری از زمان عمر معمول بوده، سپس او در اواخر عمرش از آن نهی کرد (الغدیر، جلد 3، صفحه 332) .

 

http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=3405